و ان خفتم الا تقسطوا فی الیتمی فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلث و رباع  ‏فان خفتم الا تعدلوا فواحده او ما ملکت ایمانکم  ذلک ادنی الا تعدلوا

تعدد زوجات یک ضرورت اجتماعى است

اول نظر غربی ها : اسلام به - مردان اجازه داده براى خود حرمسرا بسازند و بطور نا محدود همسر بگیرند .

نه نه نه اسلام اجازه تشکیل حرمسرا به آن معنى که آنها مى‏پندارند داده ، و نه تعدد زوجات را بدون قید و شرط و نا محدود قرار داده است .

اگه یه کوچولو مطالعه کنیم می فهمیم که وضع محیطهاى مختلف قبل از اسلام ، که تعدد زوجات بطور نا محدود امرى عادى بوده و حتى بعضى از مواقع بت‏پرستان به هنگام مسلمان شدن ، بیش از ده زن و یا کمتر داشته‏اند ، بنابر این تعدد زوجات از پیشنهادها و ابتکارات اسلام نیست بلکه اسلام آنرا در چهارچوبه ضرورت‏هاى زندگى انسانى محدود ساخته و براى آن قیود و شرائط سنگینى قائل شده است .

شما میتونین انکار کنین که عمر زندگى جنسى مردان ، از زنان طولانى‏تر است نه چون زنان در سنین معینى آمادگى جنسى خود را از دست مى‏دهند در حالى که در مردان چنین نیست .

یا خانم ها به هنگام عادت ماهانه و قسمتى از دوران حمل ، عملا ممنوعیت جنسى دارند در حالى که در مردان این ممنوعیت‏ها وجود ندارد .

از همه ی این ها بگذریم خانم هایی هم هستند که همسران عزیز و جیگرشون رو از دست دادن، همسر اول هم که حرفشو نزن ،‏حالا این زن بیچاره باید چی کار کنه ؟ ها !!!!!

حالا سه راه داریم :

یکم: مردان تنها به یک همسر در همه موارد قناعت کنند و زنان اضافى تا پایان ( عمرا ) 

عمر بدون همسر باقى بمانند و تمام نیازهاى فطرى و خواسته‏هاى درونى خود را سرکوب کنند .

دویم: مردان فقط داراى یک همسر قانونى باشند ولى روابط آزاد و نامشروع جنسى را با زنانى که بى‏شوهر مانده‏اند به شکل معشوقه برقرار سازند .

3 - کسانى که می تونن بیش از یک همسر را اداره کنن و از نظر جسمى و مالى و اخلاقى مشکلى ندارن و قدرت بر اجراء عدالت کامل (در نفقه ) در میان همسران و فرزندان خود دارن به آنها اجازه داده می شه که بیش از یک همسر براى خود انتخاب کنن .

فقط یه راه می تونین انتخاب کنین

حالا اگه بخوایم راه اول را انتخاب کنیم باید با فطرت و غرائز و نیازهاى روحى و جسمى و ... بشر پاشیم بریم جنگ و عواطف و احساسات اینگونه زنان را نادیده بگیریم ، این مبارزه‏اى است که پیروزى که نداره هیچ ... و به فرض که این طرح عملى شود جنبه‏هاى غیر انسانى چی ؟؟؟؟؟.

به تعبیر دیگه مسئله تعدد همسر در موارد ضرورت نباید فقط از چشم همسر اول بینیم ، بالاخره زن دومی هم هست دیگه، اون هایی که مشکلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان میکنن کسانى هستند که یک مسئله سه زاویه‏اى را فقط از یک زاویه نگاه میکنن در صورتی که مسئله تعدد همسر ، هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دید همسر اول و هم از زاویه دید همسر دوم باید بررسی بشه ،  بعد قضاوت کنیم .

حالا اگر راه دوم را انتخاب کنیم باید فحشاء را به رسمیت بشناسیم و تازه زنانى که به عنوان معشوقه مورد بهره‏بردارى جنسى قرار میگیرند نه تامینى دارن ، نه آینده‏اى،‏ در حقیقت شخصیت زن لگدمال شده ،‏هیچ آدم عاقلی این رو قبول نمی کنه .  

 رسیدیم راه سوم که هم بخواسته‏هاى فطرى و نیازهاى غریزى خانم های محترمه پاسخ مثبت میده و هم جامعه را از گرداب گناه بیرون میبرد .

البته ، البته باید توجه داشته باشیم  که ....اقدام به این کار نباید از روى هوى و هوس باشد .

سؤال :

در اینجا بعضى سؤال مى‏کنند که ممکن است شرائط و کیفیاتى که در بالا گفته شد براى زن یا زنانى پیدا شود آیا در این صورت مى‏توان به او اجازه داد که  دو شوهر براى خود انتخاب کنند ؟

پاسخ :

و المحصنت من النساء الا ما ملکت ایمانکم ... ( نساء / 24 )

اولا میل جنسى در مردان به مراتب بیش از خانم های محترمه است و از جمله ناراحتیهائى که در کتب علمى مربوط به مسائل جنسى درباره غالب زنان ذکر مى‏کنند مسئله سرد مزاجى است در حالى که در مردان ، موضوع بر عکس است ، و حتى در میان جانداران دیگر نیز همواره دیده مى‏شود که تظاهرات جنسى ، معمولا از جنس نر شروع مى‏شود .

ثانیا تعدد همسر در مورد مردان هیچ گونه مشکل اجتماعى و حقوقى ایجاد نمى‏کند در حالى که در باره زنان اگر فرضا دو همسر انتخاب کنند ، مشکلات فراوانى به وجود خواهد آمد که ساده‏ترین آنها مسئله مجهول بودن نسب فرزند است که معلوم نیست مربوط به کدام یک از دو همسر مى‏باشد و مسلما چنین فرزندى مورد حمایت هیچ یک از مردان قرار نخواهد گرفت و حتى بعضى از دانشمندان معتقدند : فرزندى که پدر او مجهول باشد کمتر مورد علاقه مادر قرار خواهد گرفت ، و با این ترتیب چنین فرزندانى از نظر عاطفى در محرومیت مطلق قرار مى‏گیرند ، و از نظر حقوقى نیز وضعشان کاملا مبهم است .

و شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که توسل به وسائل پیشگیرى از انعقاد نطفه بوسیله قرص یا مانند آن ، هیچگاه اطمینان بخش نیست و نمیتواند ، دلیل قاطعى بر نیاوردن فرزند بوده باشد زیرا بسیارند زنانى که از این وسائل استفاده کرده و یا در طرز استفاده ، گرفتار اشتباه شده و فرزند پیدا کرده‏اند ، بنا بر این هیچ زنى نمى‏تواند به اعتماد آن ، تن به تعدد همسر بدهد .

در نتیجه تعدد همسر براى زنان نمیتواند منطقى بوده باشد ، در حالى که در مورد مردان ، با توجه به شرائط آن ، هم منطقى است و هم عملى است .